26 فرهنگ

ترجمه مقاله

tutor

/ˈt(y)o͞otər/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معلم، مربی، معلم سرخانه، لله، اموختار، ناظر درس دانشجویان، سرپرستی کردن، درس خصوصی دادن به