26 فرهنگ

tumult

/ˈt(y)o͞oˌməlt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تکان خوردن، جنجال، التهاب، اشوب، غوغا، همهمه، هنگامه، جنجال راه انداختن، شلوغ، هندل