26 فرهنگ

ترجمه مقاله

tolerate

/ˈtäləˌrāt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تحمل كردن، تحمل کردن، مدارا کردن، برخورد هموار کردن، تاب اوردن، طاقت داشتن