26 فرهنگ

thrusting

/ˈTHrəstiNG/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

محرک، رخنه کردن در، پرتاب کردن، بزور باز کردن، فرو کردن، انداختن، چپاندن، سوراخ کردن