26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
tarried
/ˈtarē,ˈtärē/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سپری شده، درنگ کردن، تاخیر کردن