swathe/swäT͟H,swāT͟H/دیکشنری انگلیسی به فارسیشلاق زدن، نوار، راه باریک، پیچیدگی، ردیف باریک، اثر ماشین چمن زنی، فتق بند، پیچیدن، قنداق کردن