26 فرهنگ

sure

/SHo͝or/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مطمئن، یقین، قطعی، مسلم، خاطر جمع، استوار، متقاعد، پشت گرم، از روی یقین، محقق، راسخ یقینا