26 فرهنگ

superannuating

/ˌso͞opərˈanyo͞oˌāt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

سوءاستفاده، متروکه دانستن، بازنشسته دانستن یا شدن، کهنه شدن، از مد افتادن