26 فرهنگ

ترجمه مقاله

stir

/stər/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

هم بزنید، جنبش، حرکت، فعالیت، بهم زدن، تکان دادن، جم خوردن، به جنبش دراوردن، حرکت دادن، بجوش آوردن، تحریک کردن یا شدن