26 فرهنگ

stem

/stem/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ساقه، ریشه، تنه، میله، گردنه، دنباله، اصل، دودمان، دسته، ریشه لغت قطع کردن، ساقه دار کردن، بند اوردن