stable/ˈstābəl/دیکشنری انگلیسی به فارسیپایدار، اصطبل، طویله، ثابت کردن، استوار شدن، در طویله بستن، جا دادن، ثابت، باثبات، استوار، محکم، پایا، مداوم، پا بر جا