ترجمه مقاله

sprawled

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پراکنده، پهن نشستن، گشاد نشستن، هرزه روییدن، بی پروا دراز کشیدن یا نشستن، بطور غیر منظم پخش شدن
ترجمه مقاله