26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
spattered
/ˈspatər/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پراکنده، الودن، پاشیدن، ترشح کردن