26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
spat
/spat/
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تف، تف کرد، مرافعه، حلزون خوراکی خیلی کوچک، بچهحلزون، کشمکش کردن