26 فرهنگ

solicited

دیکشنری انگلیسی به فارسی

درخواست کرد، التماس کردن، خواستاربودن، خواستن، درخواست کردن، جلب کردن، تشجیع کردن، بیرون کشیدن، تقاضا کردن، وسوسه کردن