26 فرهنگ

ترجمه مقاله

soil

/soil/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

خاک، زمین، سرزمین، کشور، کثیف کردن، لکه دار کردن، چرک شدن، خاکی کردن، چرک کردن