26 فرهنگ

sock

/säk/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جوراب، جوراب ساقه کوتاه، کفش راحتی بی پاشنه، ضربه، درست، جوراب کوتاه، ضرب، جوراب پوشیدن، ضربت زدن، مشت زدنیکراست