26 فرهنگ

snug

/snəg/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مسطح، بطور دنج قرار گرفتن، غنودن، باندازه، امن و امان، گرم و نرم، دنج، راحت، اماده و مجهز، راحت واسوده، اسوده