26 فرهنگ

slumps

/sləmp/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دامنه، رکود، افت، ریزش، زمین باتلاقی، مقدار زیاد، کاهش فعالیت، دوره رخوت، یکباره فرو ریختن، سقوط کردن، یکباره پایین امدن یا افتادن