26 فرهنگ

ترجمه مقاله

slick

/slik/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نرمی، سطح صیقلی، سطح صاف، نرم و صاف کردن، یک دست کردن، صاف، جذاب، نرم، لیز، ماهر، مطلق، یک دست