26 فرهنگ

skirt

/skərt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دامن، دامنه، دامن لباس، حوالی، پیرامون، دامنه کوه، حومه شهر، دور زدن، دامن دوختن، دامن دار کردن، حاشیه گذاشتن به، احاطه کردن، از کنار چیزی رد شدن