26 فرهنگ

shut

/SHət/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بسته شدن، بستن، تعطیل کردن، مسدود کردن، برهم نهادن، جوش دادن، تعطیل شدن، پایین اوردن، بسته، مسدود