scorn/skôrn/دیکشنری انگلیسی به فارسینومیدی، تمسخر، تحقیر، مذمت، حقارت، عار، بی اعتنایی، خردانگاری، خوار شمردن، خردانگاشتن، استهزاء کردن، اهانت کردن