26 فرهنگ

scholar

/ˈskälər/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

محقق، پژوهشگر، دانشمند، دانش پژوه، دانشور، ادیب، عضو فرهنگستان، اهل تتبع، شاگرد ممتاز، خردمند