26 فرهنگ
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
schismatize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکیزیته کردن، شقاق داشتن، جدا شدن از، تفرقه انداختن