26 فرهنگ

scare

/ske(ə)r/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ترساندن، هیبت، خوف، رم، سهم، بیم، رمیدگی، رم دادن، چشم زهره گرفتن، گریزاندن، ترسیدن، هراس کردن