26 فرهنگ

say

/sā/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

گفتن، حرف، اظهار، عقیده، نوبت حرف زدن، سخن گفتن، بیان کردن، حرف زدن، صحبت کردن، اظهار داشتن