resists/riˈzist/دیکشنری انگلیسی به فارسیمقاومت می کند، مقاومت کردن، مخالفت کردن، پایداری کردن، ایستادگی کردن، استقامت کردن، مانع شدن، مخالفت کردن با، خودداری کردن از