26 فرهنگ

repercussion

/ˌrep-,ˌrēpərˈkəSHən/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واکنش، عکس العمل، انعکاس، باز گردانی، پس زنی، برگشت، دفع، دفع یا پیشگیری