26 فرهنگ

removes

دیکشنری انگلیسی به فارسی

حذف می کند، برداشتن، بردن، زدودن، برطرف کردن، برچیدن، دور کردن، رفع کردن، عزل کردن، حمل کردن، برداشت کردن، از جا برداشتن، بلند کردن