26 فرهنگ

ترجمه مقاله

reinstated

/ˌrē-inˈstāt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بازسازی شد، تثبیت کردن، دوباره گماشتن، دوباره بر قرار کردن، از نو به مقام اولیه خود رساندن