26 فرهنگ

reflect

/riˈflekt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

منعکس کننده، منعکس کردن، تامل کردن، فکر کردن، معکوس کردن، باز تابیدن، بازتاب دادن یا یافتن، بر گرداندن