26 فرهنگ

ترجمه مقاله

recommits

/ˌrēkəˈmit/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مجبور می شود، دوباره مرتکب شدن، دوباره زندان کردن، دوباره به کیمسیون ارجاع کردن