26 فرهنگ

recognize

/ˈrekigˌnīz,ˈrekə(g)ˌnīz/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تشخیص، شناختن، برسمیت شناختن، تشخیص دادن، باز شناختن، تصدیق کردن