26 فرهنگ

recluse

/riˈklo͞os,ˈrekˌlo͞os,ˈrekˌlo͞oz/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فراموشی، خلوت نشین، منزوی، گوشه نشین، دور افتاده، تنها