26 فرهنگ

ranks

دیکشنری انگلیسی به فارسی

صفوف، رتبه، مقام، صف، ردیف، ترتیب، سلسله، رشته، پایه، نظم، قطار، شان، شکل، رتبه بندی کردن، اراستن، درجه دادن، دسته بندی کردن