26 فرهنگ

quarrel

/ˈkwä-,ˈkwôrəl/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نزاع، دعوا، اختلاف، ستیزه، مجادله، مرافعه، دعوی، ستیز، پرخاش، بحی، گله، پیکار، خصومت، بحی کردن، نزاع کردن، دعوی کردن، ستیزه کردن