26 فرهنگ

puzzle

/ˈpəzəl/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پازل، معما، چیستان، لغز، جدول معما، گیچ کردن، اشفته کردن، متحیر شدن، خیره کردن، سرگشته کردن