26 فرهنگ

putties

/ˈpətē/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پرکننده ها، بتونه، زاموسقه، سرنج، ادم ساده و زود باور، بتونه کردن، زاموسقه زدن، بتونه کاری کردن