26 فرهنگ

purviews

/ˈpərˌvyo͞o/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

مقررات، میدان دید، حدود صلاحیت، میدان، مواد اساسی، وسعت، حدود، قلمرو اجراء، چشم رس