26 فرهنگ

prototype

/ˈprōtəˌtīp/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

نمونه اولیه، نمونه اصلی، شکل اولیه، مدل پیش الگو، نخستین بشر، اصل ماده، نخستین افریده، پیش گونه، ضابطه