26 فرهنگ

projection

/prəˈjekSHən/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

طرح ریزی، طرح، پروژه، تصویر، تجسم، پرتاب، افکنش، پیش امدگی، پیش افکنی، نقشه کشی، نور افکنی، اگراندیسمان، سده، بر امدگی