26 فرهنگ

ترجمه مقاله

prohibits

/prō-,prəˈhibit/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

ممنوع است، ممنوع ساختن، منع کردن، ممانعت کردن، اجازه ندادن، تحریم کردن