26 فرهنگ

preparation

/ˌprepəˈrāSHən/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

آماده سازی، تهیه، تدارک، اماده سازی، امادگی، تمهید، تهیه مقدمات، امایش، تعبیه، پستایش، امادش، اقدام مقدماتی