26 فرهنگ

ترجمه مقاله

preempted

/prēˈempt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشاپیش، باحق شفعه خریدن، به انحصار دراوردن، حق تقدم پیدا کردن، قبضه کردن