plunge/plənj/دیکشنری انگلیسی به فارسیغوطه، شیرجه، سقوط سنگین، گودال عمیق، سرازیری تند، شیرجه رفتن، فرو بردن، غوطه ور ساختن، غوطهور شدن، غوطه دادن، شیب تند پیدا کردن، غوطه زدن