plumb/pləm/دیکشنری انگلیسی به فارسیولنتاین، ژرف پیما، شاقول عمودی، گلوله سربی، عمود بودن، با شاقول ازمودن، لوله کشی کردن، ژرف یابی کردن، عمق پیمودن، عمودیقرار دادن، شاقولی افتادن، با سرب مهر و موم کردن، بطور عمودی، عمودا، عینا، عمودی، درست