25 فرهنگ

plow

/plou/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شخم زدن، ماشین برف پاک کن، شخم، خیش، گاو اهن، شخم کردن، شیار کردن، باسختی جلو رفتن، برف روفتن، خیش زدن، خیش کشیدن