26 فرهنگ

ترجمه مقاله

phaseout

/ˈfāˌzout/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

از بین بردن، تدریجا متوقف کردن کار یا تولید، توقف کار یا فراوری بطور مرحلهای