26 فرهنگ

phase

/fāz/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فاز، مرحله، صورت، لحاظ، منظر، وجهه، پایه، دوره تحول و تغییر، اهله قمر، وضع، مرحلهای کردن